درباره نخبه حساب

روزی روزگاری یکی از شاگردهای” استاد سید جواد میرعباسی “با من تماس گرفت که قرار آخر هفته رو یه سفر چند روزه به یه جای بکر  و خوش آب و هوا اطراف تهران بریم و استاد گفته من در صورتی میام که صمیمی ترین دوستم  “سهرابی ” هم همراه ما باشه.من که اون روزها دنبال بهونه میگشتم استاد رو بخاطر تولدش سوپرایز کنم با شرط اینکه اونجا تولد بگیریم سریع قبول کردم .همسفرهای ما چندتا از شاگردهای سر کلاس و دوستان استاد که همه از حسابدارها , حسابرس ها و مدیرهای مالی شرکت های تولیدی , بازرگانی و صنعتی بودند.بعد یه سوپرایز و یه تولد به یاد ماندنی وقتی یخ جمع باز شد بیشتر صحبت های بین ما به جای گفتن از طبیعت و آب و هوای دلنشین اردیبهشت ماه شده بود درمورد حسابداری,حسابرسی و مالیات .

یکی که دانشجوی حسابداری بود از کارآمد نبودن آموزش های دانشگاه و موسسات آموزشی میگفت.یکی که از همه شاکی تر بود میگفت تو یک آموزشگاهی دوره بلند مدت سرپرست مالیاتی شرکت کرده بوده انقدر که دوره نا کارآمد بوده با اینکه تمام پول دوره رو پرداخت کرده بود ولی برای هدر نرفتن زمانش حاضر نشده ادامه جلسات رو شرکت کنه,یکی که حسابدار بود از کار زیاد و حقوق پایین شکایت داشت.یکی که مدیر مالی بود از پیدا نکردن حسابدار خوب و کاربلد تو واحد حسابداری شرکتش میگفت,یکی که مشاور مالیاتی بود از بخشنامه های جدید سازمان و  خبرهای اجرایی شدن سامانه مودیان خبر می داد ,یکی رفته بود هیات حل اختلاف بیمه تامین اجتماعی از نگرفتن رای مساعد شکایت میکرد و یکی مدرس حسابداری و حسابرسی بود و از پایین بودن درآمد تدریس میگفت و من هم از خاطرات شرکت ساختمانی که سال ها کارکردم گفتم از حقوق و جایگاه پایین یک حسابدار ارشد و مدیر مالی نسبت به یک مهندس تازه کار دفتر فنی خلاصه جو خوبی نبود,روز بعد تو مسیر برگشت پشت فرمون همش مکالمات بین دوستان توی ذهنم تکرار می شد و به این سوال فکر میکردم که باید چه کاری کرد؟؟؟

تا اینکه در 5 اردیبهشت سال 1399 نخبه حساب با هدف کمک و توانمند سازی حسابداران ,حسابرسان,مدیران مالی و مدرسین و رساندن این عزیزان به جایگاه واقعی  و ارزشمندشان در شرکت ها , سازمان ها  و ادارات با تفکر آموزش اصولی و کاربردی و اجرای خدمات مالی و حسابداری در کمترین زمان و رعایت بروزترین قوانین متولد شد.